طاهاوپرهامطاهاوپرهام، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

امیدهای من اوج رحمت الهی

خرس تنبل

يه بچه خرس تنبل درامد ازتوجنگل نشست به پشت فرمون گازدادورفت خيابون وقتي مي رفت مثل باد دسته گلي به بادداد زد به ماشين فيله قل خوردوشد يه تيله ...
30 فروردين 1390

واما حالا ازطاهاو سه دلیل جدی

طاهاجون دیروزیکشنبه اومدین عصر تو حیاط بازی میکردین البته اول هرچی مامان سارا میگفت بروباپرهام پایین بازی کن میگفتی نه صدات میومد آخه عزیزم تازگی خیلی به مامان سارا وابسته شدی .....ولی وقتی مامان ازبالکن پرهامو که پایین داشت بازی میکرد نشونت داد خندیدی وگفتی داداش واومذی پیش من و پرهام کلی باگلها آب بازی کردی وباتوپ و....وقتی شیرینی خوردی مثل آدم بزرگا گفتی:خوب ماآن جون من دیگه باید برم خونمون ... یه کم کاردارم ....کفتم جکارداری؟ خیلی شیرین وجدی به من نگاه زیر جشمی انداختی وگفتی:باید برم یه کم بازی کنم ... باپرهام هم باید بازی کنم ...دلم برای مامانمم تنگ شده  سه دلیل محکم وجدی!!!    ...
30 فروردين 1390

پرهام شیرین

این عکس پرهام شیطون منه:امشب اومده بودین پایین ازبس که شیطونی کردی وازپله ها بالا وپایین رفتی وخندیدی عمو جون امین ازدستت الکی گریه میکرد ولی تومیخندیدی ومی دویدی دور خونه ومااز کارهای تو لذت میبردیم الهی تو وهمه بچه ها روخدادرپناه امام زمان حفظ کنه انشاالله ...
29 فروردين 1390

وقتی باباکوچک بود

طاها جون میخوام ازکودکی بابا ایمان برات بگم: آخه میدونی وقتی تونازنینم به دنیا اومدی درست شبیه بچگیهای باباایمان بودی حرکاتت بازیهات وحتی بزرگتر که شدی راه رفتنت  الان هم حرف زدنت  وخیلی از کارهات درست مثل باباس خدای من تاریخ دوباره تکرارشده ومن فکر میکنم تو منو دوباره جوان کردی و بازهم  بچه گی های باباایمان برام تداعی میشه یعنی به زیبایی یادم میاد وقتی داداش پرهام به دنیااومد شیطنتاش شبیه عموامین بود ودوتایی که باهم دورخونه میدوین وبازی میکنین دقیقا ایمان وامین رومیبینم که دارن باهم بازی میکنن......ومن باز هم جوان میشوم مامان جون بزرگ وقتی گفتند طاها وپرهام منو یاد کوچکیهای ایمان وامین میند...
25 فروردين 1390

شعر حاجی فیروز قدیمی وخاطره انگیز

حاجی فیروزه بله سالی یه روزه بله ارباب خودم سامبولی بلیکم ارباب خودم بزبزقندی ابراب خودم چرا نمیخندی اینجابشکنم یار گله داره اونجابشکنم یارگله داره هرجابشکنم کوه ودرودشت این یارعزیز بازگله داره چقدر حوصله داره ...
21 فروردين 1390

سیزده بدر

امسال سيزده بدر مشهد نبودم انشاالله اگه خدا خواست سال ديگه  با همه كساني كه دوستشون داري آش رشته وكباب بخوري ...
21 فروردين 1390